بهار عربی و نظریه محرومیت نسبی بهار عربی و نظریه محرومیت نسبی

بهار عربی تا به حال بسیاری از علل

آشفتگی های سیاسی در جهان عرب به چالش سیاسی وضعیت موجود خاورمیانه و شمال آفریقا استعرب بهار اساسی رویداد در تاریخ جهان است. آن را نیز توصیف نقش و تحصیل جوانان و قدرت رسانه های اجتماعی در بهار عربی است. آن را بیشتر توضیح می دهد که تظاهرات در تونس و مصر و یمن و لیبی و سوریه در جزئیات. به طور خاص, کاغذ افکن در محرومیت نسبی نظریه تد رابرت گور به نشان می دهد که چرا بهار عربی پدید آمده است. نسبی محرومیت تئوری استفاده شده است برای روشن شدن چگونه اجتماعی و اقتصادی کمبود(بیکاری آموزش و پرورش و فقر) و سیاسی ناکارآمدی منجر به جمعی آشفتگی. پاسخ فراهم می کند یک سرنخ برای حل مشکل فعلی.

این شورش در تونس و مصر - یاس و تحریر انقلاب - به نظر می رسید به پیشنهاد امید بزرگ از وقوع تغییرات دموکراتیک در خاورمیانه و شمال آفریقا در آنچه آمده است به نام 'بهار عربی'.

اما جنگ داخلی در لیبی و ادامه بحران در یمن و سوریه نشان می دهد که به طور کلی منطقه ای تغییر ممکن است مشکل تر برای رسیدن به. در واقع وجود دارد کاملا خاص دلیل شورش رخ داده در سه شمال آفریقا متحده و نه در دو باقی مانده متحده و به همین دلیل نتایج خود شده اند خیلی متفاوت است. علل شورش مشابه هستند - آنها دروغ در بحران اقتصادی جهانی و در نئو- سیاسی و طبیعت منطقه ای ایالات - اما نتایج متفاوت است زیرا دو از ایالات متحده نگران بودند آزاد سازی و سوم - لیبی - تا به حال قاطعانه رد هر گونه سیاسی یا اجتماعی رقبای داخلی به آن هژمونیک گفتمان سیاسی و عمل است.

حتی آزادسازی چهره بسیار متفاوت آتی در تونس کل سیستم حذف شده است در حالی که در مصر حکومت را رد کرد و آن نشانده به منظور حفظ رژیم خود را.

جالب اینجاست که به اندازه کافی مقامات در تونس اقدام مشابه دوره عمل اما قادر به تحمیل خود در انقلاب است که تا به حال رخ داده است. (جولای).

'رسانه های جدید و درگیری پس از بهار عربی"است. ایالات متحده موسسه صلح است 'بهار عربی است که اصل انقلاب اما پر از دست انداز و دشوار جاده پیش رو", صفحات.

درگیری های داخلی و نقش همسایگان بد: یک مطالعه از هند رفتار نسبت به شورش در کشورهای همسایه.

به بررسی چرا و چگونه همسایگان بد بهره برداری از درگیری های داخلی است.

برای کشف هند چگونه رفتار نسبت به مسلح قیام های جنگ های داخلی و شورش در کشورهای همسایه است. پس از سال جهان عرب وارد یک دوره سیاسی تلاطم همراه با رشد گسترده در اعتراض به فعالیت است. رویدادی که استعاره به نام"بهار عربی"با اشاره به"بهار ملتها"از سال تحت تاثیر قرار تقریبا تمام کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا است. در لیبی و سوریه و یمن تظاهرات منجر به تقریبا کامل تخریب استقلال بالا بردن سوال از وجود این نهادهای سیاسی در سابق خود کرد. مصر و تونس به پایان رسید تا با یک تغییر در رژیم حاکم است که بارها و بارها تکرار. نخبگان حاکم از دیگر کشورهای عربی پس از تجربه خشم عرب در خیابان ها به درجات مختلف موفق به ماندن در قدرت است."بهار عربی"حوادث باید به اندازه کافی بازدید در چارچوب"كلمه"فرم اعتراض سنتی در دنیای عربی و اسلامی از فرهنگ سیاسی است. در واقع پس از ظهور اسلام و كلمه یکی از رایج ترین اشکال در اعتراض به فعالیت در خاورمیانه است. اما در دو قرن گذشته آن را جایگزینو یا"انقلاب"بسیار شایع تر در ذهنیت اروپایی است. در حالی که اصطلاح"كلمه"است و عمدتا منفی معانیستایش شده است در هر راه ممکن و حتی مبنایی برای یادبود شیوه های.

این مقاله تلاش می کند به مقایسه این دو شکل از اعتراض در جهان اسلام است.

رسانه های اجتماعی نقش محوری در شکل گیری تعاملات اجتماعی در بهار عربی است.

افزایش آنلاین های انقلابی مکالمات اغلب قبل رویدادهای مهم بر روی زمین است.

رسانه های اجتماعی و کمک به گسترش ایده های دموکراتیک در سراسر مرزهای بین المللی است. هیچ کس نمی تواند پیش بینی کرده اند که محمد بوعزیزی خواهد نقش انداختن موجی از تظاهرات برای دموکراسی در جهان عرب است. در عین حال پس از این جوان سبزی تاجر پا در مقابل ساختمان شهرداری در تونس و خود را به آتش در اعتراض به دولت در دسامبر, دموکراتیک شور در سراسر شمال آفریقا و خاورمیانه است. دولت در تونس و مصر به زودی سقوط کرد, جنگ داخلی شکست در لیبی و معترضان به خیابان ها ریختند در الجزایر و مراکش و یمن و جاهای دیگر. یکی از این منابع بود رسانه های اجتماعی و قدرت خود را برای قرار دادن یک چهره انسانی در سرکوب سیاسی. بوعزیزی را خودسوزی یکی از چندین داستان و روایت مجدد در, و در راه است که الهام گرفته از مخالفان به سازماندهی اعتراضات و انتقاد خود را از دولت و گسترش ایده ها در مورد دموکراسی. تا در حال حاضر بیشتر از آنچه ما شناخته شده در مورد نقش رسانه های اجتماعی در بهار عربی حکایتی شده است. با تمرکز به طور عمده در تونس و مصر این پژوهش شامل ایجاد یک پایگاه داده منحصر به فرد از اطلاعات جمع آوری شده از, و. این تحقیق همچنین شامل ایجاد نقشه های مهم مصر سیاسی وب سایت, بررسی, سیاسی, گفتگو در تونس وبلاگ نویسی, تجزیه و تحلیل بیش از سه میلیون توییتهایی بر اساس کلمات کلیدی استفاده می شود و ردیابی است که کشورهای هزاران نفر از افراد توییتی از طول انقلاب است. نتیجه این است که برای اولین بار ما باید شواهد تایید اجتماعی رسانه ها نقش مهمی در بهار عربی است. آن شده است که تقریبا پنج سال در حال حاضر پس از یک جدید آگاهی جمعی از توده ها تبدیل چشم انداز سیاسی در خاورمیانه و شمال آفریقا است.

فقط در یک دوره کوتاه از زمان مردم جهان عرب اعتراض خود را در برابر حاکمان پایان دادن به رهبران مستبد در تونس و مصر و لیبی و یمن در حالی که آوردن دیگران را به آستانه فروپاشی است.

اگر چه این قیام در ابتدا موفق افراد قوی را به افتخار و عزت و حقوق و حکومت داری خوب متوجه شدم در کشورهای متبوع خود بود و به شدت به مبارزه با حاکم اقشار از این دولت ها و استراتژی های خود را به اطمینان حاصل شود اقتدارگرا بقا. بهار عربی از سال روند انقلابی آغاز شده است که در تونس و مصر و گسترش در سراسر شمال آفریقا و خاورمیانه است که محصول تعامل جهان کنونی بحران سرمایه داری با لحاظ تاریخی انباشته از تناقض در منطقه است. این دیالکتیک جهانی و به طور خاص از بحران جهانی و اجتماعی انقلاب است کلیدی برای درک ماتریالیستی از حوادث در راه است. غربی قدرتهای امپریالیستی سعی کنید برای جلوگیری از شکست انقلاب در این منطقه استراتژیک و با استفاده از جنگ (لیبی) با سرکوب محلی هوازن (بحرین, یمن, عربستان سعودی, سوریه) و یا با دستکاری"دموکراتیک انتقال.

انقلاب در خاورمیانه باشد پیروز به توسعه به عنوان یک دائم در انقلاب است.

سرنوشت آن گره خورده است به ظهور اجتماعی انقلابی در مبارزات بحران زده اروپا است.

بهار عربی اشاره به جریان حوادث آغاز شده است که در تونس در سال و سپس گسترش آن به مصر و سوریه و لیبی و یمن و بحرین و همچنین نهفته اکثر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا.

وجود دارد های مختلف اجتماعی-فرهنگی و سیاسی و اقتصادی که اثرات ناشی از بهار عربی است. اما بهار عربی نیز تحت تاثیر روابط بین دو کشور با توجه به زمینه های اجتماعی-فرهنگی ، بین الملل و سیاست و اقتصاد. در این پژوهش به خصوص اثرات بهار عربی در تجارت خارجی ترکیه از سال تا مورد بحث قرار گرفته اند. یک تجزیه و تحلیل از صادرات و واردات گنجانده شده در این تحقیقات مشاهده شده است که صادرات روند در ابتدا به تصویر کشیده یک روند صعودی قبل از بهار عربی است. پس از فوران, بهار این روند منفی تحت تاثیر قرار, اما بعد از آن روند دوباره بهبود یافته است. به طور کلی واردات سهم نشان داد یک روند مشابه برای صادرات به اشتراک گذاری اما تغییر در واردات بود و نه به عنوان نمایشی به عنوان صادرات به اشتراک بگذارید. دلیل اصلی افزایش شدید صادرات بود که بهار عربی منفی نهفته وضعیت اقتصادی کشور و روابط سیاسی بین ترکیه و این کشور تبدیل شده است.